آيا هدف رژيم ايران از تمديد مذاكرات، پيدا كردن راهي براي ايجاد يك توافق است؟ با رسیدن به سرفصل ضربالاجل اتمی و تنگتر شدن حلقه بحرانها به راستي هدف خامنه اي از سياست كش دادن زمان مذاكرات چيست؟
خامنه اي ضمن اصرار بر «اعتمادسازی» و دادن تضمینهای بیارزش شفاهی، مستمراً از پاسخ به سؤالات جدی و مشخص بهخصوص درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه اتمی اش طفره رفته و در این رابطه کارشکنی کرده است.
گزارش مقاومت ایران دو برهه مذاکرات متمرکز کشورهای غربی با رژیم را بین سالهای 2003 تا 2004 و 2013 تا 2015 را مورد بررسی قرار داده و 7 اصل حاکم بر رویکرد مذاکرات از جانب رژیم و 8 تاکتیک رژیم برای تحقق اهدافش را فاش کرده است که اصول آن عبارتند از:
- تصمیمگیرها در ارتباط با مذاکرات، همواره در بالاترین سطح صورت گرفته و تیم مذاکرهکننده عملاً پیشبرنده خطوط خامنهای بودهاند.
- رژیم همواره تلاش کرده وجوه نظامی برنامه اتمی را از مذاکرات به دور نگه دارد و یا عامدانه آنها را مینیمیزه و مبهم کند.
- اصل پردهپوشی و عدم ارائه پاسخهای ضروری، حرکت در ابهام، عدم پاسخگویی به سؤالات آژانس، ارائه حداقل جواب آنهم در صورت ضرورت مطلق.
- تلاش برای اینکه کلیت دستگاه اتمی رژیم دستنخورده باقی بماند و در هیچ برههیی تحقیقات و پیشرفت متوقف نشده است.
- حلوفصل مسائل جدی از طریق دادن قولهای شفاهی و در عینحال به عقب انداختن و بیجواب گذاشتن تحقیقات آژانس.
- استفاده از مذاکرات و ابراز تمایل به گفتگو، بهعنوان ابزاری برای ممانعت از اتخاذ یک سیاست قاطع از سوی جامعه جهانی و یک پوش مناسب برای ادامه پروژه اتمی.
گزارش مقاومت ایران در همين رابطه تصريح ميكند که رژیم برای دستیابی به اهداف فوقالذکر، دستکم 8 تاکتیک مختلف را بهکار گرفته که عبارتند از:
خریدن زمان و کشدادن مذاکرات.
دور کردن توجهات و تمرکز از وجوه احتمالی نظامی برنامه اتمی، بهحاشیهراندن این موضوعات و بهتعویقانداختن پاسخ به این موارد.
عدم ارائه یا به تأخیر انداختن دسترسی آژانس به نقاط حساس و ضروری.
عدم ارائه اطلاعات و عدم شفافیت در مورد پروژهها، شبکههای قاچاق، اقدامات غیرقانونی تا نقطهیی که چارهیی نباشد و دست رژیم توسط سایر منابع رو شود... این یکی از اصلیترین شگردهای رژیم در مذاکرات بوده که بهجز در مواقعی که مطلقاً چارهیی نداشته و یا اطلاعات متقن از سایر منابع به دست آژانس و طرفهای مذاکرهکننده رسیده، به ارائه حداقل اطلاعات اکتفا کند تا مذاکرات ادامه یابد.
احالهدادن پاسخ به مسائل به گزارشات مطول و بررسی گزارشات توسط طرفحسابها.
القاء امیدواری نسبت به پیشرفت مذاکرات تا زمینه برای چانهزنی و گرفتن امتیاز از جانب رژیم بیشتر بشود.
خارجکردن موضوع تحقیقات و توسعه از حیطه مذاکرات.
و تلاش برای کسب توافق و زد و بندهای دوجانبه و حاشیهیی و سوار شدن بر آنها بهجای حل و فصل موضوع در مذاکرات جمعی و طرح موارد توافقشده بهصورت حاشیهیی بهعنوان توافق جمعی. یکی از تاکتیکهای رژیم این بوده که وقتی در مذاکرات جمعی احتمال موفقیت نمیداده، به مذاکره جداگانه با رئیس آژانس یا نمایندگان کشورها میپرداخته تا بتواند در ملاقاتهای جداگانه و خصوصی امتیاز بگیرد و رضایت آنها را جلب کند؛ اما بعد همینرا بهعنوان توافق جمعی اعلام کند