Monday, August 3, 2015

زني با دشنه‌یی در قلب، آویخته از پا بر درگاه کرمانشاه


آیتها همواره در درخشندگی خویش، بار شکوهمند آرمانهای تا واقعیت پیموده شده را در خویش متجلی می‌کنند و سراپا فرازند. در بی‌مانندی لحظاتی که فاصله بودن و نبودن‌اند…
در فروغ جاویدان با کهکشانی از ستاره و حماسه تابلویی بی‌مانند؛ با نام یک شیرزن در تب و تابی به درازای تنها اندکی کمتر از 30سال درخشانترین است… شیرزنی که آذین تاریخ مبارزات زنان ایران‌زمین و فخر جاودانه‌فروغ جاویدان است… با دشنه‌یی در قلب، آویخته از پا؛ نه حتی از سر از فرط کینه پاسداران تباهی از جنگاوریش؛ از درختی در تنگه چارزبر؛ پرچمی از غرور، افراشته بر درگاه فتح کرمانشاه.
فرمانده سارا اما پرچمدار شیرزنان دیگری است که در غرور میهنی خویش به تاریخی‌ترین لحظات حیات جنبشی پاسخ دادند که دشمن حتی با خوردن زهر می‌خواست بی‌آینده‌اش کند و آن را در قالب روایتی از تاریخ به پایان ببرد و انجماد سکون و ناامیدی را مهر کند…
و این‌گونه است یکی از درخشانترین و غرورآفرین‌ترین صحنه‌ها و تاریخچه عملیات کبیر فروغ جاویدان؛ 
طاهره طلوع، در عملیات بزرگ فروغ جاویدان در بین راه اسلام‌آباد ـ کرمانشاه یک تنه راه پیشروی خیل مزدوران و پاسداران خمینی را سد کرد تا همرزمانش فرصت بازگشت از صحنه را پیدا کنند.
پاسداران هنگامی جرأت نزدیک شدن به طاهره را پیدا کردند که تا گلوله آخر جنگیده بود و پیکرش مجروح و خونفشان بر جا مانده بود. دژخیمان خمینی دشنه‌ای در قلب مجروح او فرو کردند و پیکر غرقه در خونش را از یک درخت بر فراز تپه‌یی در بین راه اسلام‌آباد - کرمانشاه آویختند.